عجیب، سخت و هولناک؛ روایتی از ۸ سال اسارت ۱۴ صیاد | بازجویی دزدان دریایی به زبان فارسی! | جزئیای از زندگی در بند گروگان گیران سومالی تا چگونگی آزادی
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۸۱۹۵
به گزارش همشهری آنلاین، پدیده دزدی دریایی در اقیانوس هند سالهاست از صیادان عمدتاً بلوچ فراساحل ایران قربانی میگیرد؛ این پدیده که از سال ۱۳۸۷ تاکنون موجب به دام افتادن ۵۴ لنج فراساحل چابهار و کنارک شده از سال ۱۹۹۱ آغاز شد، زمانی که عمر آخرین دولت رسمی سومالی پایان یافت و جنگ داخلی و قحطیهای مداوم مردم این کشور شاخ آفریقا را به تامین معاش از این طریق سوق داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیستان و بلوچستان با صید بیش از ۶۰ درصد ماهیان صنعتی کشور و بیش از ۴۰ درصد از کل صید کشور قطب صید و صیادی ایران محسوب میشود؛ همچنین بنا به گزارش کمیسیون تن ماهیان اقیانوس هند(IOTC)، چابهار و کنارک به عنوان مراکز صید سیستان وبلوچستان رتبه دوم صید در اقیانوس هند پس از کشور اندونزی دارند و با دارابودن بیش از ۹۳۰ فروند شناور صید فراساحل و بیش از ۱۰۰۰ قایق صیادی رتبه دوم تعداد ناوگان صیادی اقیانوس هند پس از کشور سری لانکا را نیز از آن خود کردهاند.
صیادان فراساحل چابهار و کنارک ترجیح میدهند برای صید بیشتر که غالباً تن ماهیان هستند، بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر از سواحل سیستان و بلوچستان دور شده و گاهی به طور غیرقانونی وارد آبهای سرزمینی سودان و سومالی شوند؛ اما یکی از دلایلی که موجب شده ماهیگیران در آبهای خطرناک سومالی سر در بیاورند و این در حالی است که این صیادان ۶ ماه روی آبهای آزاد سرگردان بودند و بعد از اینکه تروریستهای الشباب آنها را اسیر کردند و تا سر حد مرگ شکنجه دادند. هیچ رد و نشانی از آنها نبود. هیچ کس نمیدانست زندگی ۱۴ ملوان و ماهیگیر چابهاری با چه سرنوشتی گره خورده است.
لنج "سدیس" به همراه ۱۴ صیاد اواخر اسفندماه سال ۹۲ از کنارک و چابهار در جنوب سیستان و بلوچستان برای صید و صیادی دل به دریا زدندو عازم آبهای آزاد شد به امید آنکه دو ماه بعد یعنی اردیبهشتماه پایان دریاروی، با دستی پر به ساحل برگردند اما این سفر بی بازگشت شد؛ بشیراحمد بنگالزهی، زبیر نیازی، طاهر بنگالزهی، نصیر بنگالزهی، کاظم کلکی، سهیل بلوچی، احمد عنبری، زهرمحمد روزافزا، افشین داوودی، مسلم و عارف دهانی و خالد، حمید و جاوید؛ ۱۴ صیاد ایرانی بودند که در سومالی اسیر گروهک تروریستی الشباب شدند و الشباب در بیانیهای که همان روزها (اواخر اردیبهشتماه) منتشر کرد مسئولیت گروگانگیری صیادان ایرانی را پذیرفت اما خواسته مشخصی مطرح نکرد.
این لنج به دلیل از کار افتادن موتور و اهمال در کمکرسانی، اواخر اردیبهشتماه به جای آنکه در چابهار باشد، در الدهیر سومالی بود و گروهک تروریستی الشباب به استقبالش آمده بود؛ دزدی و غارت دریایی سومالیاییها، کشوری که حداقل یک دهه است با قحطی، خشکسالی و جنگ فراگیر و همهجانبه دست و پنجه نرم میکند برای صیادان فراساحل ایران که عمدتاً در سیستان و بلوچستان و بنادر چابهار و کنارک زندگی میکنند، بیگانه نیست؛ اما اسارت لنج سدیس چه از نظر هویت گروگانگیران و چه مدت اسارت یک مورد بینظیر است.
بنا بر بررسیها از سال ۹۲ تاکنون ۵۲ صیاد ایرانی در بند گروههای مختلف دزدان، تروریستها و یا دولتهای خودخوانده محلی در سومالی گرفتار شدهاند از این تعداد ۹ صیاد کشته شدند، چهار صیاد فرار کردند، ۲۵ صیاد پیش از این آزاد شده بودند و ۱۴ صیاد دیگر که آخرین گروه در بند بودند در روزهای اخیر آزاد شدند.
اردیبهشت سال ۹۸ مالک لنج سدیس آخرین خبر و تنها تماس ناخدای لنج (بشیر احمد بنگالزهی) را این گونه روایت میکند: آخرین تماس من با ناخدای لنج، ناخدا بشیر احمد بنگال زهی، به شهریورماه ۹۴ برمیگردد (۴ ماه بعد از اسارت)، الشبابیها با من تماس گرفتند و تلفن را به ناخدا بشیر دادند؛ از ناخدا بشیر و ملوانان جویای احوال شدم؛ ناخدا گفت "حال همه خوب است"؛ گفتم "کجا هستید"؛ گفت: "مهمانیم"؛ گفتم "چرا نمیآیید؟"؛ گفت: "چون ایرانی هستیم ما را نگه داشتهاند". از آن موقع به بعد که ۴ سال میگذرد ارتباطم قطع شده و هیچ اطلاعی از سرنوشت ملوانان و صیادان لنج ندارم.
در سال ۹۶ خانوادههای صیادان سیستان و بلوچستانی در نامهای خطاب به رئیس جمهور وقت (حسن روحانی) برای آزادی این صیادان از وی درخواست کمک کردند. که در همان سال رئیس جمهور اعلام کرد "ما در سومالی با یک دولت یا واحد مرکزی روبهرو نیستیم که با آن مذاکره کنیم بنابراین روند آزادی صیادان ما طولانی شده و دولت تمام تلاش خود را بهکار میگیرد تا از طریق واسطهها صیادان ایرانی را آزاد کند".
حسن کرابی نماینده وزارت خارجه در منطقه آزاد چابهار سوم دیماه با اشاره به اینکه این صیادان که از سال ۹۲ در آبهای بینالمللی نزدیک سومالی اسیر شده بودند پیرو رایزنی و اقدامات وزارت امور خارجه آزاد شدهاند، اظهار داشت: "این صیادان چابهاری و کنارکی از طریق فرودگاه بینالمللی امام خمینی(ره) وارد ایران میشوند".
«احمد عنبری، حسین بازدار، محمد حسین خورا، ملابخش رئیسی، کاظم کاکلی، عبدالعزیز بلوچ، سهیل بلوچ، اسماعیل بلوچ، سید طبیب علیحسینی، طاهر بنگلزهی، نصیر بنگلزهی، زبیر نیازی، جما ترابی و افشین داوودی» اسامی صیادان بازگشته به وطن است که همه بلوچ و ساکن چهار شهرستان ساحلی چابهار، کنارک، زرآباد و دشتیاری واقع در جنوب استان سیستان و بلوچستان هستند.
سراغ «زبیر نیازی» یکی از این ۱۴ صیاد بلوچ رفتیم تا جویا شویم در این مدت بر این صیادان چه گذشته است.
این صیاد بلوچ میگوید: سال ۹۴ با لنج «سدیس» برای ماهیگیری راهی آبهای دور فراساحلی شدیم و خودمان را برای یک سفر ۳ ماهه آماده کرده بودیم. ما ۱۷ صیاد بودیم و سفرمان از بندر کنارک شروع شد و قرار بود به همین بندر ختم شود!
نقص فنی و پاره شدن لنگر لنج سرآغاز داستانی تلخ!وی با یادآوری روزهای ۸ ساله جهنمی و تلخ اسارت در سومالی میگوید: در جریان حضور در آبهای آزاد موتور لنج دچار نقص فنی شد و در این زمینه چند روزی تلاش داشتیم ایراد موتور را برطرف کنیم اما راه به جایی نبردم و با صاحب لنج «حاجی صالح» تماس گرفتیم و از درخواست کمک کردیم که او هم به ما دلداری داد و گفت پیگیر موضوع میشود؛ اما در همین شرایط بود که متوجه شدیم لنگر لنج پاره شده و آب دریا ما را بهسمت ساحل میبرد.
نیازی از اینکه لنج به سال نزدیک شده بود و همه خوشحال از خطر مرگ بودند روایتش را اینگونه ادامه میدهد: همه ما خوشحال بودیم که اقبال بلندی داریم و جریان آب ما را به سوی خشکی هدایت میکند تا اینکه بالاخره به نزدیکی خشکی رسیدیم؛ در این حین متوجه شدیم تعدادی قایق بهسمتمان میآیند؛ ابتدا تصور کردیم قایقها با هدف کمک آمدهاند اما وقتی نزدیک شدند و سلاحهای آنها را دیدیم متوجه شدیم برای کمک نیامدهاند؛ آنها همه ما را از لنج پیاده کردند و سوار برای قایقهای دیگری شدیم و ما را به سمت ساحل سومالی بردند.
مرگ را جلوی چشم میدیدیماین صیاد داستان "عجیب، سخت و هولناک" ۸ سال اسارت تلخ را با توصیف مرگ دوستانش روایت میکند و میگوید: وقتی به ساحل رسیدیم ما را پیاده کردند و سوار ماشین شدیم؛ ۶ روز ما را جنگل نگه داشتند به این صورت که پاهای هر ۳ نفر از ما را دور یک درخت زنجیر کرده بودند و روزانه فقط یک وعده غذا داشتیم و رفتار آنها بسیار غیرانسانی بود به نحوی که همواره زیر شکنجه بودیم و مرگ را جلوی چشم خود میدیدیم.
از وی پرسیدم این دزدان دریایی با چه زبانی صحبت میکردند آیا شما متوجه میشدید که زبیر نیازی با یادآوری شکنجه هایی که در آن دوران در زمان بازجویی کشیدند روایتش را اینگنه ادامه داد: آنها هم عربی صحبت میکردند، هم انگلیسی؛ سومالیایی هم که زبان اصلیشان بود. بازجوییها شروع شد. در آن روستا که کمی به ساحل نزدیک بود، سوالات متداول را میپرسیدند. از کجا آمدید و برای چه آمدید و چه میخواهید؟ علاوه بر همه این شرایط دشوار، بلد نبودن زبان آنها سختی شرایط را برای ما دوچندان میکرد و نیازهای خود را با اشاره به آنها انتقال میدادیم. پس از مدتی فردی را آوردند که فارسی بلد بود تا از ما بازجویی کند و ما گفتیم صیاد هستیم و برای ماهیگیری وارد آبهای آزاد شده بودیم و لنج ما خراب شده ولی قبول نمیکردند میگفتند شما تروریست و جاسوس هستید.
۳ نفر به دلیل شرایط سخت و بیماری جان باختندنیازی با اشاره به اینکه در این ۸ سال اسارت سخت هیچگونه امکانات بهداشتی و درمانی در اختیار نداشتند اشاره کرد و ادامه داد: بعد از ۶ روز ما در نزدیکی روستایی بردند و همانجا نگهداری میکردند؛ شاید دو هفتهای یک بار حمام میرفتیم و غذا به اندازهای میدادند که فقط زنده بمانیم. از جمع ۱۷ نفره ما متأسفانه ۳ نفر همان اوایل اسارت بر اثر ابتلا به بیماری جان خود را از دست دادند چرا که نه دکتری بود و نه دارویی؛ شرایط آنقدر دشوار بود که واقعا از ادامه زندگی ناامید شده بودیم؛ سختترین روزهای زندگی بود وقتی میدیدیم همراهانمان جلوی چشمان ما جان میدهند.
از این صیاد پرسیدم آیا به شما اجازه تماس با خانواده یا ایران را میدادند که وی گفت: ما در طول این سالهای اسارت هیچ ارتباطی با خانواده نداشتیم و به عبارتی بعد از ارتباطی که همان اوایل خرابی لنج با صاحب لنج داشتیم، دیگر ارتباطمان با همه جا قطع شد؛ مادرم در دورانی که من نبودم فوت کرد و وقتی به ایران رسیدیم از این موضوع مطلع شدم که مادرم به رحمت خدا رفتهاند و از اینکه با او وداع نکردهام بسیار متأثر شدم.
آزادی ما یک معجزه استوی به ماجرای آزادی خود و سایر صیادان اشاره کرد و گفت: خوشبختانه در طول مدت اسارت ما صاحب لنج، خانوادهها، وزارت امورخارجه و سازمان شیلات پیگیر موضوع بودند در نهایت دو ماه قبل از آزادی به ما اجازه دادند و ما موفق شدیم با خانوادهها تماس بگیریم که در این تماس ما را امیدوار کردند که بهزودی آزاد میشویم و الحمدالله آزاد شدیم.
نیازی گفت: اکنون که بعد از ۸ سال به وطن و خانه برگشتهایم خدا را شکر میکنم و از دولت ایران واقعا سپاسگزارم؛ کسانی که پیگیر آزادی ما بودند انگار به ما زندگی دوباره دادهاند چرا که اسارت آنقدر طولانی شد که هم خود ما هم خانوادهها تقریباً امید نداشتیم روزی آزاد شویم و این واقعاً یک معجزه بود از طرف خدا و همه دستاندرکارانی که این اقدام را انجام دادند و ما دعاگوی همه این عزیزان هستیم.
کد خبر 731226 منبع: تسنیم برچسبها استان سیستان و بلوچستان سومالی دزد دریاییمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: استان سیستان و بلوچستان سومالی دزد دریایی سیستان و بلوچستان چابهار و کنارک اقیانوس هند آب های آزاد خانواده ها بنگال زهی ۱۴ صیاد آزاد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۸۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ستاد خبری سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتابهای بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.
او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز» را دوست داشته است.
طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران میداند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشتهام.
وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر میرسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتابهای جالبی در این نمایشگاه دیدم.
آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای ادبیات کلاسیک را که سالها آرزوی دستیابی و مطالعهشان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ...را منتشر کردهاند، گفتوگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتابهای جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.
این شاعر فارسیسرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقهمند است، گفت: نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتابها دسترسی داشتم موجب خشنودیام بود.
آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانیها و ایرانیها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما میخوانید، میخوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوههای متفاوت است. اما همه اینها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه میخوانیم در شعر معاصر تاجیک هم میبینیم.
وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف میزنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمیبینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رماننویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفتهاند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتابهای فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزلهای او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از همزبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ میکنیم. من تاکید میکنم که شعر همزبان خود را منتشر میکنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.
آذرخش در بخش دیگری از این گفتوگو به نقش نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب میشد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسیزبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم میداشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاههای صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار میشود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب میشد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتوگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقهمندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما میتوانیم کتابهایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد چون تاجیکستانیها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث میشود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب میشود.
وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر میکنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتوگو قرار گیرد. چون تاجیکستانیها هم به زبان فارسی سخن میگویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفتوآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتابهای تاجیکستانی به ایران و بالعکس میتواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری برگزار میشود.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900156